مفهوم همسویی توسط نظریه پردازان مکتب اقتضایی مطرح شده است . محققان این نظریه معتقدندکه راهبرد منابع انسانی زمانی از بیشترین کارایی و اثربخشی برخوردار است که با راهبرد کسب وکار هماهنگ باشد(استوارت و براون،  1389 ؛ خلیلی شورینی، جبارزاده پرنق،1395) .مفهوم همسویی دراین معنا که چگونه یک سازمان می تواند راهبرد خود را با ساختار، فناوری، شرایط بازار، منابع انسانی و سایر مؤلفه های سازمانی هماهنگ کند، به حوزة مدیریت راهبردی نیز راه یافت (شیه و چانگ، 2005 ؛همان). برخی از محققان به ارتباط و هماهنگی میان جهت گیری راهبردی در سطوح مختلف سلسله مراتب سازمانی متمرکز شده و آنها را معیار همسویی می نامند . جهت گیری راهبردی درسطح عملیاتی می بایست همسو و پشتیبان راهبرد کسب وکار باشد (شنهار و همکاران، 2007  ؛ سریوانابون و میلوسیویک،2004 ،همان). به عبارت دیگر نقاط تلاقی میان راهبرد منابع انسانی و راهبرد کسبوکار که جهت گیری راهبردی منابع انسانی نامیده میشوند، به عنوان عامل همسویی در نظر گرفته میشود. البته عوامل استانداردی برای همسویی در تمامی سازمانها وجود ندارد (بکر و همکاران، 1388 ،همان ).دو روش متداول همسویی عبارتند از: همسویی عمودی (بیرونی) و همسویی افقی (درونی). همسویی عمودی، مبین هماهنگی راهبرد منابع انسانی با راهبردهای کسب وکار است و همسویی افقی به هماهنگی و ارتباط داخلی بین بخش ها و فعالیت های مختلف اشاره دارد .در مورد مدیریت منابع انسانی، همسویی افقی زمانی برقرار میشود که فعالیتهای گوناگون منابع انسانی با یکدیگر هماهنگ شوند(استوارت و براون، 1389،همان)

 



مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها