در جهانی که با انبوهی از اطلاعات مرتبط و غیرمرتبط احاطه شده است و همواره این اطلاعات در ذهن افراد باعث سردرگمی و عدم تمرکز می­شود، چگونه یک مدیر بایستی در موضوعی خاص متمرکز شده، در لحظه به آن فکر کند و تصمیمی صحیح و به هنگام اتخاذ کند؟

ذهن آگاهی در واقع نوعی توجه در خصوص موضوعاتی است که مهم هستند و باعث می­شود ذهن از پریشانی و سردرگمی رهایی یابد و موجبات خلاقیت فراهم شود. مدیرانی نظیر آریانا هافینگتون(وبلاگ نویسی که مولتی میلیاردر شد) و استیو جابز نمونه های بارزی از افرادی هستند که به واسطع تسلط روی این مفهوم توانسته اند توانایی های خود را بروز داده و به شهرت برسند.

اینکه تصور کنیم قدمهایی به صورت روشن و شفاف و طی برنامه زمان بندی برای توسعه این مهارت وجود دارد سخت در اشتباه هستیم. اینکه تصور کنیم یک راه و یک بهترین راه برای توسعه آن وجود دارد، باز هم سحت در اشتباه هستیم. ذهن آگاهی یک مهارت نرم است. توسعه مهارتهای نرم، برای هر فرد برنامه ای خاص و شیوه ای خاص می طلبد ولی چیزی که قطعا در مرحله اول در خصوص آن ضروری است بدانیم، آشنایی با خود مفهوم است. چنانکه اولین مرحله تغییر هم تغییر در دانش افراد است. شنیده ها حکایت از این دارد که گوگل سالانه نزدیک ۲۰۰۰ هزار نفر از مهندسین خود را در این خصوص آموزش می دهد.

در کل، ذهن آگاهی یک فرایند طولانی مدت است که موجب آرامش فرد می­شود. برای مثال من با تمرینات منظم و بسیار طولانی می­توانم توجهم را روی موضوعات مهم متمرکز کنم و در نهایت با شفافیت بیشتری تصمیم گیری کنم. بهترین ایده­های خلاقانه من ناشی از ذهن آگاهی است و این ذهن آگاهی توانایی من را در مواجهه با مشکلات افزایش می­دهد و در یک کلام شکی نیست که توسعه آن موجب خواشد شد که من مدیر، کارمند و در کل انسان بهتری باشم.

بر اساس تحقیقاتی که انجام شده است ارتباط مستقیمی بین ذهن آگاهی و برقرای آرامش در مغز و دوری از استرس و ناراحتی وجود دارد بر اساس همین تحقیقات در بسیاری موارد ذهن آگاهی بسیار بیشتر از دارو درمانی موجب بهبود عملکرد ذهن می­شود. در یک شرکت بزرگ بیمه ای تحقیقی توسط دانشگاه دوک صورت گرفت که نتایج آن به این شرح است: فراگیری مهارت­های مرتبط با ذهن آگاهی و آرامش موجب کاهش ۲۸ درصدی سطح استرس، افزایش ۲۰ درصدی کیفیت خواب، کاهش ۱۹ درصدی درد و افزایش ۶۲ دقیقه ای اثربخشی کارمندان در هفته می­شود.

نکته کلیدی در مدیریت موثر توانایی برقراری توازن بین ذهن و قلب است. قلب ما مرکز احساساتی نظیر مهربانی، اشتیاق و شجاعت است. با ذهن آگاهی و به کارگیری آن مدیران خواهند توانست سطح بالایی از خود آگاهی و هدفمندی را در عمل نمایش دهند.

بهترین زمان برای شروع فراگیری مهارت­های ذهن آگاهی همین حالاست. برای این که مدیری با این مهارت یعنی ذهن آگاهی شوید باید این کار را هر روز انجام دهید اگر این کار را انجام دهید دیگر نگرانی کمتری در مورد مشکلات روزمره خواهید داشت و صرفا به مسائل مهم توجه خواهید کرد و به تدریج رهبری موثرتر، موفق تر و ماهرتر خواهید شد.

به نظرم ارزشمند است هم برای خودتان و هم برای سازمان و نهایتا جامعه ای که در آن زندگی می کنیم که روزانه ۳۰ دقیقه وقت برای توسعه آن صرف کنید.

اگر بخواهیم یک تعریف مختصر از ذهن آگاهی داشته باشم. ذهن آگاهی در واقع آگاهی و توجه به لحظه حال است و هر آن چیزی که در حال حاضر در رخ می­دهد.

1-کاهش استرس

بر اساس یافته های تحقیقات انجام شده افرادی که سی دقیقه در روز و برای مدت هشت هفته به ذهن آگاهی می­پردازند، تغییرات مهمی را در عملکرد مغز خود احساس می کنند، تغییراتی در حافظه، خودپنداری و تلقین، کاهش استرس، ناراحتی و خشم

2-خودآگاهی

آهسته و عمیق نفس کشیدن و توجه به احساسات حین آن فاکتور مهمی در افزایش خودآگاهی است.

3-مدیریت انرژی

خودآگاهی نسبت به افکار، احساسات و عواطفمان باعث می­شود تا انرژی خود را به عنوان رهبر مدیریت کنیم. انرژی ما به عنوان یک مدیر یا رهبر مسری است و به سرعت بین سایر اعضا فراگیر می­شود.

4-بهتر شنیدن

دقت در تنفس و افکار من را شنونده بهتری کرده است. باعث شده است که قضاوت کمتری در مورد افرادی که با آن­ها صحبت می­کنم داشته باشم و ذهنم کمتر از موضوع پرت بشود. فهم درست خود و دیگران نکته کلیدی در هوش عاطفی و نکته مهمی در موفقیت در زندگی است.

5-همراهی با دیگران

وقتی ما قضاوت­هایمان راجع به دیگران را تشخیص دهیم و ظرفیت خود برای تصمیم مبتنی بر آن قضاوت را ایجاد کنیم، می­توانیم با دیگران بر اساس منطق و با شیوه ای درست ارتباط برقرار کنیم. می­توانیم رهبرانی مشارکت پذیرتر باشیم، می­توانیم بفهمیم چگونه دیگران را تهییج کنیم و در نهایت می­توانیم بیش از پیش روی دیگران اثر بگذاریم چون بهتر گوش می­کنیم و بهتر ارتباط برقرار می­کنیم.

6-ایجاد فاصله بین فکر و عمل

در دنیای واقعی ما عادت کرده ایم که زمانی اقدام کنیم که نیازی به آن نیست و یا بدون دریافت بازخورد عمل کنیم. ذهن آگاهی به ما کمک می­کند تا تا از موقعیتی که در آن هستیم آگاه شویم و زمان و نوع اقدامی که ضروری است را تشخیص دهیم. برای مثال در هنگام استرس، احساسات بر منطق ما غلبه می­کند. بنابراین یک وقفه لازم است تا خود را کنترل کنیم و تصمیم مقتضی را اتخاذ کنیم.

7-شهود

توجه و تمرکز به زمان حال ما را قادر می­سازد که به ندایی درونی گوش فرا دهیم که ناشی از تفکرات، احساسات و نگرانی­های ما از گذشته و آینده است. مثلا این شهود به من کمک کرده است که در بسیاری موارد تصمیماتی درست در مورد پذیرفتن یک شغل بگیرم. این تصمیمات ممکن است گاهی اوقات از نظر منطقی در ابتدای کار چندان عاقلانه به نظر نرسند ولی در نهایت موجبات رشد، یادگیری و پیشرفت را فراهم کنند. شهود اغلب در ذات انسان­ها وجود دارد فقط کافی است به آن گوش داد.

8-استقبال از تغییر

آن چیزی که ثابت است تغییر است و به عنوان یک رهبر باید شغل خود را با آن تطبیق دهید. این تطبیق کار پیچیده ای است چون ما با یک سری از عادات و روندهای روتین خو گرفته ایم. برای پیشرفت در کار باید از این عادات و روندها فاصله گرفت تا فرصت­ها و امکانات بهتر و بیشتری پیش روی ما رخ نشان دهند. ذهن آگاهی و توجه به ما این امکان را می­دهد تا اینگونه باشیم و به تغییر خو بگیریم.

9-شفافیت و تمرکز بیشتر

تحقیقات بسیاری نشان داده است که تمرکز توانایی مغز ما را در انجام وظایف خود بهبود می­بخشد. تحقیقی که توسط دانشگاه های هاروارد و MIT انجام شده است نشان داده است افرادی که به مدت هشت هفته روی تمرکز و آرامش خود کار کرده اند توانایی کنترل بهتری روی مغز خود دارند.  تصویر ذیل برخی اثرات توسعه مهارت ذهن آگاهی را نشان می دهد.

 

در پایان یک خبر خوب و یک خبر بد دارم. خبر بد این که من هنوز نتوانسته ام راه خالی کردن ذهن از افکار پوچ و بی­ربط را کشف کنم. خبر خوب هم این که من هنوز از رسیدن به این نتیجه مطمئن نشده ام!

فراگیری مهارت ذهن آکاهی هرگز به یک پایان نمی ­انجامد همانند یک زندگی است که باید هر لحظه آن را به پیش برد.

 

http://mnarimani.irمنبع: مهدی نریمانی (1396).برگرفته از سایت 


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها