در دنیای کنونی زمانی کلمه سرمایه از زبان کسی جاری می شود ناخوداگاه فکرها به سمت  سرمایه های مالی و فیزیکی  سوق پیدا می کند  اما در این دنیای رقابتی امروزی  که مثل مسابقه برای سازمانها شده است و برای پیروزی هر کدام باید یک برگ برنده رو کنند و برای خود مزیت رقابت ایجاد نمایند، از یک سرمایه جدید در سازمانها رو نمایی شده است تحت عنوان سرمایه فکری  یا دارایی های نامشهود دارایی هایی که قابل لمس نیستند و نمی تواند در هزینه ها آنها را محاسبه  کرد اما برای سازمان از اهمیت فوق العاده ای برخودار است. در کنار این سرمایه به مرور از سرمایه جدیدی تحت عنوان سرمایه اجتماعی رو نمایی شد که باعث پیوند و روابط میان کارکنان و مدیران با یکدیگر می شود. این دو سرمایه در کنار هم  می توانند به عنوان عواملی باشند که برای یک سازمان به عنوان یک سکوی پرتاب محسوب شوند . سازمانها و حتی جوامع باید در نظر داشته باشند که  باید زمینه ایجاد این دو سرمایه فراهم شود و  فرهنگ  آن را در سازمان و جامعه نهادیه نمایند، زیرا سرمایه فکری بدون سرمایه اجتماعی باعث می شود که فرد تنها به سود خود فکر کند و به دیگران کاری نداشته باشد و زمینه ثروتمندشدن  یک عده و فقیر شدن دیگری بوجود آید و این یک عامل خطرناک برای هر جامعه ایی محسوب و باعث بوجود آمدن فساد در آن جامعه می شود  و از سوی دیگر اگر تنها به سرمایه اجتماعی توجه شود و به سرمایه فکری  اهمیتی داده نشود ، در جامعه افرادی وجود دارند که باهم در ارتباط هستند اما هیچ زمینه خلاقیت و رشد در آنها بروز نمی کند و جامعه به سمت عقب حرکت می کند و باعث عقب ماندگی می شود اما اگر این دو در کنار هم قرار گیرند و افراد در کنار روابط صمیمی و  کار گروهی که با هم دارند بتواننند از سرمایه فکری استفاده کنند زمینه رشد دسته جمعی افراد فراهم و در نتیجه باعث رشد اقتصادی جامعه می شوند و کیفیت زندگی مردم دچار تغیپیرات محسوسی می شود.  


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها