وقتی کلمه صادر یاصادرت بیان می شود ناخوداگاه ذهن انسان  به سمت صادرات محصولات نفتی و کالاهای غیرنفتی سوق پیدا میکند اما در واقع  اینگونه نیست ،صادارات اصلی کشور سرمایه های انسانی آن است، سرمایه های که در  کشور  برای آنها هزینه  زیادی صرف می شود و آموزش می بینند اما بخاطر وجود عدم شایسته سالاری در انتخاب و عدم استفاده نبوغ و آموخته هایشان به ناچار به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند و تمام دانش خود را در اختیار کشور مقصد قرار می دهند که در علم اقتصاد می توان از آن به عنوان نشت  نام برد. اگر در یک سازمان نیروهای انسانی آن دچار مشکل شوند یا عملکرد آنها کاهش یابد   آن سازمان برای کارکنان خود دوره های آموزشی برگزار میکنند حال اگر این نیروها بعد از اتمام دوره ها و تکامل یافته تر شدن از سازمان خارج شوند اعلام می شود که آن سازمان هزینه زیادی صرف کرده است بدون آنکه چیزی بدست آورد .زمانی که نیروهای انسانی یک کشور خارج می شوند و عملا یک کشور سرمایه عظیمی از خود را از دست میدهد. از آنجایی که سرمایه های انسانی یکی از ابعاد سرمایه است و جزیی از‌ داراییهای نامشهود محسوب می شود بنابراین این هزینه در ترامه های مالی کشور ثبت نمی شود و   به همین خاطر دولت ها از این هزینه های بی فایده خبری ندارند اما زمانی خود را نمایان می کنند که کشور دچار کمبود جمعیت و  نخبگان باشد  و کشور بجای پیشرفت به سمت عقب گام بردارد. کشورها  همواره برای توسعه  خود لازم است به سرمایه های انسانی چه از لحاظ علمی وفنی توجه خاصی داشته باشند تا بدین وسیله بتوانند  به سمت کشور توسعه یافته گام بردارند.

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها